پلک های مرطوب مرا باور کن؛ این باران نیست که می بارد، صدای خسته من است که از چشمانم بیرون میریزد.

 

زمستان هیچ وقت ماندنی نیست

حتی اگر تمام شب ها یلدا باشد.



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه


 

بدترین گناه آن است که؛

 به کسی که تو را راستگو می پندارد،

دروغ بگویی...!



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه


 

سلام عشق من!

هر کجای دنیا که باشی

من احساسم را با همین دست نوشته ها 

به قلبت خواهم رساند

مطمئن باش!



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه


 

از من دوری اما...!

به تو اندیشیدن را 

عادتی ساختم بهر تنهایی خویش...!



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه


 

انتقام جویی

همیشه لذت آدم های

کوچک و حقیر بوده است.



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه


 


مکانی برایت بهتر از دلم ندارم

تنگی اش را به لطف خودت ببخش...



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه


 

گاهی فرار می کنم؛

از فکر کردن به تو؛

مثل رد کردن آهنگی که خیلی دوستش دارم...



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه


 

اندکی از یادت را پنهان کرده ام 

زیر فرش!

برای روز مبادا!



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه


 


سکوت همیشه از روی رضایت نیست؛

گاهی نشانه اعتراض است!

گاهی مودبانه خفه شدن است!

گاهی فداکاری و از خود گذشتگی است!

و گاهی از روی بی تفاوتی!

و چقدر آزار دهنده است این آخری!!!!!!!



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه


 

آرام باش!

بگذار تقدیر هم با آرامش گام هایش را بردارد

شاید رد پایش کمتر آزارت دهد...



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه


 بی تو ترک را برداشته ام 

و به هر بهانه ای دلم می شکند؛

گاهی گم می شوم پشت پنجره ها 

و سکوتم را بغض می کنم

تا نشنوند صدای شکستنم را.



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه



من چیستم؟

یک حنجره شکسته به حلقوم بی کسی...



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه


 

این روزها

آب و هوای دلم آنقدر بارانیست

که رخت های دلتنگیم را

فرصتی برای خشک شدن نیست...!



:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،
نويسنده : غریبه